حالا ديگر مدتها از زماني كه بچهها و نوجوانان به صورت معمول هر روز ساعات زيادي از روز به اينترنت اختصاص ميدهند، ميگذرد. اينترنت جزئي از زندگي آنهاست و مبدل به يك عادت و فراتر از آن اعتياد شده است و آنها قسمتي از سالهاي حساسي را كه در آن شخصيتشان شكل ميگيرد، صرف وبگردي ميكنند.
گرچه تعريف اعتياد آنلاين در ميان پژوهشگران مختلف متفاوت است ، اما يك تحقيق تازه نشان داده است كه استفاده افراطي از اينترنت واقعا به صورت فيزيكي مغزهاي ما را تغيير ميدهد و مدارهاي نوروني ما را دستخوش دگرگوني ميسازد. نتايج اين تحقيق در شماره سوم ژوئن مجله پلاس وان منتشر شده است.
اعتياد را به صورت ساده ميتوان بيماري مغزي تعريف كرد كه در صورت درگير كردن شخصي باعث ميشود وي به صورت وسواسگونه از چيزي استفاده كند يا دست به كاري بزند، در حالي كه اين كار تأثير بدي روي سلامت و موقعيت و عملكرد اجتماعي وي دارد.
بهرغم كارهايي كه در زمينه اعتياد به اينترنت انجام شده است، هنوز پژوهشگران حتي در تعريف اين اعتياد هم با هم هماهنگ نيستند. مثلا راهنماي آماري و تشخيصي اختلالات ذهني كه مرجع معتبر پژوهشگران براي تعريف و تشخيص اختلالات روانپزشكي است، اين اعتياد را به درستي تعريف نكرده است. بيشتر پژوهشگران هنوز از پرسشنامهاي هشت سؤالي براي تشخيص اعتياد اينترنتي اشخاص استفاده ميكنند. اين پرسشنامه در سال ۱۹۹۸ توسط كيمبرلي يانگ تنظيم شده است و در آن سؤالاتي از اين دست وجود دارد: آيا از اينترنت به منزله وسيلهاي براي فرار از مشكلات يا تخفيف اضطراب استفاده ميكنيد؟ آيا به خاطر اينترنت از رابطه با يك نفر يا يك موقعيت شغلي، تحصيلي يا حرفهاي خوب صرفنظر كردهايد؟
اما چين به عنوان كشوري كه مطابق آمارها ۲۴ ميليون معتاد به اينترنت دارد، منتظر تعريف شدن اين اختلال نمانده و سعي كرده است تحقيقاتي عملي در اين زمينه انجام دهد.
تخمين زده ميشود كه تنها ۵ تا ۱۰ درصد آمريكاييها به اينترنت معتاد باشند، در حالي كه درصد معتادان اينترنتي چين خيلي بالاست. دلايل مختلفي براي بالا بودن اعتياد اينترنتي در چين ذكر شده است. اولين دليل را در دسترس بودن اينترنت ارزانقيمت و فراگير بودن كافينتها در سطح شهرها ميدانند. اما بعضيها ژرفتر به قضيه نگاه ميكنند. آنها معتقدند در جامعهاي كه مردم مجبورند هرروز ۱۰ ساعت كار كنند و 6 روز از هفته سر كار باشند، اينترنت تنها مجراي گريز از فشار كار طاقتفرساست. شايد بازيهاي آنلايني كه به يك كارگر سختكوش چيني امكان ميدهند در عالم رؤيا قهرمان شود و يك امپراتوري بسازد، تنها دلخوشي يك چيني باشد. در حقيقت ميزان وابستگي به بازيهاي آنلاين در ميان چينيها آنقدر بالاست كه بر اساس خبر جالبي كه بتازگي منتشر شده است، زندانبانان يك زندان، محبوسان را مجبور ميكردند هر روز ساعات زيادي بازي كنند تا با به دست آوردن طلاي مجازي و به فروش رساندن آن، مبلغي از آن آنها كنند.
چندين مطالعه، استفاده افراطي از اينترنت را با افسردگي، عملكرد ضعيف درسي، افزايش تحريكپذيري و اشتياق غيرطبيعي براي آنلاين شدن مرتبط ميدانند.
با اين مقدمه، طولاني ميرسيم به شرح پژوهش جديدي در مورد اعتياد اينترنتي. در اين پژوهش سعي شده است كه نشان داده بشود اينترنت واقعا ميتواند ساختار فيزيكي مغز ما را تغيير بدهد و تغييراتي كه در نتيجه آن ايجاد ميشود، منحصر به تغييرات عملكردي نيست.
در اين تحقيق، پژوهشگران ۱۸ دانشجوي چيني را كه ۱۰ ساعت در روز و دستكم 6 روز هفته مشغول اينترنت و بازيهاي آنلاين بودند، انتخاب و سعي كردند با انجام ام آرآي روي مغز آنها و مقايسه آن با مغز ۱۸ جواني كه كمتر از ۲ ساعت در روز وارد اينترنت ميشدند، تغييرات ساختماني مغز را جستجو كنند.
پژوهشگران دريافتند واقعا تغييراتي در نتيجه استفاده از اينترنت در مغزها ايجاد ميشود. يكي از آنها كاهش ماده خاكستري قشر مغز در بعضي نواحي به ميزان ۱۰ تا ۲۰ درصد بود. كورتكس مغز در قسمت پيشپيشاني خلفي جانبي، قسمت سينگوليت دمي قدامي، ناحيه حركتي ضميمهاي و قسمتهايي از مخچه اين ميزان كوچك شدن را نشان ميداد. اين كوچك شدن را ميتوان با كاهش نيروي مهاري كه براي اجتناب از اعمال نادرست لازم است و همچنين كاهش خودآگاهي افراد از اهدافشان در ارتباط دانست.
اما سؤال اين است كه اين كاهش حجم ماده خاكستري، واقعا يك تغيير بد است يا يك تغيير واكنشي براي سازگاري با كاري كه از مغز كشيده ميشود؟ برخي محققان اعتقاد دارند همان طور كه يك ورزشكار متناسب با نوع ورزشش برخي عضلاتش را پرورش ميدهد و بر حجم آن ميافزايد و در مقابل روي برخي از آنها كه به كارش نميآيد، كار نميكند، اين تغييرات بيشتر واكنشي هستند و نميتوان آنها را بد قلمداد كرد.
سال ۲۰۰۶ هم مغز رانندگان تاكسي لندن با مغز رانندگان اتوبوس اين شهر مقايسه و معلوم شده بود كه چگالي ماده خاكستري در هيپوكامپ خلفي ـ منطقهاي كه در راهبري و ايجاد يك نقشه دروني در ذهن و حافظه مهم است ـ در قياس با مغز رانندگان اتوبوس بيشتر است. در حالي كه رانندگان تاكسي لندن بايد يك شبكه لابيرنتي و پيچيده متشكل از ۱۵ هزار خيابان را بدانند، رانندگان اتوبوس بايد مسير مشخص و سرراستي را طي كنند و طبيعي است كه مغز رانندگان تاكسي بايد متناسب با كارشان، سازگاري لازم را پيدا كند.
اما تغييرات مغز معتادان اينترنتي، منحصر به ماده خاكستري نيست و تغييراتي هم در ماده سفيد آنها پيدا شده است. ماده سفيد مغز، قسمتهاي مختلف مغز را به هم مربوط ميكند. بر اساس تحقيق انجامشده مشخص شد كه ماده سفيد در شيار پيرامون هيپوكامپ راست معتادان اينترنتي افزايش يافته است. اين قسمت در تشكيل حافظه و بازيابي آن نقش دارد و طبيعي است كه در وبگرداني كه به صورت موقت نيازمند به حافظه سپردن و بازيابي اطلاعات هستند، افزايش داشته باشد. از سوي ديگر ماده سفيد، بازوي خلفي كپسول داخلي چپ كه در اعمال شناختي و اجرايي نقش دارد، در مغز معتادان اينترنتي ماده سفيد نسبت به بقيه جاها كاهش نشان ميداد. اين تغيير را ميتوان با كاهش نيروي تصميمگيري اين افراد مرتبط كرد.
البته مسلما براي بررسي دقيقتر تغييرات ساختاري و عملكردي اينترنت روي مغزهايمان نياز به تحقيقات بيشتري داريم، تحقيقاتي كه روي افراد بيشتري با كارها و عادات آنلاين مختلف انجام شوند.
سايت يكپزشك!
نظرات شما عزیزان: